جستجو
-
۱تصویر
نامه وکیل همسر سید حسین به پارکه بدایت، ۱۳۴۷ ق
نامه وکیل همسر سید حسین به پارکه بدایت و درخواست حضور سید حسین و سید ابوالقاسم، پیشنماز مسجد علی، در دایره استنطاق برای احقاق حق موکلش که سید حسین به اجبار و در ازای حلال کردن صداق توسط او و به شرط عدم رجوع زوج، نزد ابوالقاسم پیشنماز طلاق داده و پس از گذشت پنج ماه که زوجه قصد اختیار کردن شوهر دارد، سید حسین به استناد به شرحی که از سید ابوالقاسم در دست دارد اظهار رجوع میکند درحالیکه نکاح نامچه موکله محکوک و مهرهای آنرا معدوم کردهاند.
-
۱تصویر
قرارداد ازدواج هاجر و عبدالرحیم، ۱۳۴۳ ق
قرارداد ازدواج هاجر، دختر ملا نوروزعلی از روستای خوزان، و عبدالرحیم، پسر مرحوم کربلایی محمد علی خوزانی؛ با مهریهای به این قرار: بیست و پنج تومان پول سفید رایج سلطانی هر قرانی یک مثقالی ۲۴ نخودی، یک دانگ و ربع دانگ از شش دانگ یک باب خانه در محله شمسآباد از محلات روستای خوزان با همه ملحقات، نیم جریب از کل یک قطعه فروند [ناخوانا]، سی تومان پول سفید از برای خریداری ملک، یک جفت گوشواره طلا معادل ده تومان، و مبلغ ده تومان برای شیربها.
-
۹تصویر
نکاح نامه خانم و علی خان صاحبجمع، ۱۳۵۰ ق
نکاح نامه خانم، دختر سید محمود خان معتصم الدوله، و علی خان صاحبجمع، پسر خانباباخان صاحبجمع، با مهریه به مبلغ دو هزار و پانصد تومان وجه رایج دوقرانی ایران، یک جلد قرآن، یک حلقه انگشتری پنج تن، یک حلقه انگشتری الماس، و یک طاقه شال کشمیری؛ مبلغ پانصد تومان و اشیاء ذکر شده به عروس پرداخت شد و بقیه مهریه به مبلغ دو هزار تومان بر عهده داماد است.
-
۳تصویر
محمد علی نظام مافی (سالار معظم) به زهرا سلطان عزت السلطنه
محمد علی نظام مافی (سالار معظم) به خواهرش، زهرا سلطان عزت السلطنه
-
۱تصویر
قرارداد ازدواج همایون و امیر، ۱۳۴۶ ق
قرارداد ازدواج همایون، دختر کربلایی رضا پسر صادق خوزانی، و امیر، پسر مرحوم حاج ابوالحسن اندانی؛ با مهریهای به این قرار: بیست و شش تومان و دو هزار و پانصد دینار پول سفید رایج سلطانی، یک ربع یک دانگ از شش دانگ یک باب خانه در روستای اندان، یک دانگ [ناخوانا] اربابی از شش دانگ یک خمانه آب از رشته قنات روستای اندان به انضمام ملک آن از یک قطعه ملک در صحرای اندان مشهور به ملک جرقوله، و هفت مثقال طلای ساخته معادل هجده تومان. تا اینجا جزء صداق است. توضیح آنکه بعد از صداق مبلغ ده تومان از برای خرج مطبخ و خرید یک دست رخت.
-
۱تصویر
صلح نامه مربوط به ارثیه خانم سلطان، ۱۳۴۴ ق
خانم سلطان، همسر یدالله و دختر میرزا محمد حسن، مطابق صلحنامهای که در دست اخ ابوی او، آقا مشهدی مرتضی، است مایملک و اساسالبیت خود را بین ورثه تقسیم کرد، مقدار معینی برای مصارف خود مقرر داشت، و یک جریب ملک را برای مسجد مرحوم ملا محسن تعیین کرد. پس از درگذشت او، میان یدالله و سایر ورثه پدری او اختلاف پیش آمد که در نهایت مصالحهای میان افراد زیر صورت گرفت: مشهدی مرتضی، اخوی خانم سلطان و با امضاء همشیرههای او، ربابه سلطان، همسر حاجی میرزا محمود، حبیبه سلطان، همسر علی اکبر، شوکت سلطان، همسر حاجی علی اکبر، سلطان، همسر مرحوم میرزا علی محمد، و نساء رخ، همسر حاجی لطفعلی، با آقا یدالله و به...
-
۱تصویر
ادعای بهجت خانم درباره حق نفقه و صداق، ۱۳۴۴ ق
ادعانامه بهجت خانم، دختر مرحوم سید محمد، با وکالت سید سلیمان محرر شرعیات در محضر آیتالله [محمد جعفر؟] بر علیه همسرش طهماسب خان، پسر مرحوم علی میرزا، مبنی بر اینکه دو سال است عقد کردهاند ولی شوهرش مخارج کسوه و نفقه او را نداده، و حالا بهجت خانم درخواست مخارج به انضمام صداقش را دارد. ثابت شد که شوهر در ادای نفقه و کسوه زوجیت خود و تعیین منزل مناسب در این مدت مسامحه کرده و باید از عهده نفقه و کسوه دو ساله به قدر شأن بهجت خانم برآید.
-
۱تصویر
نامه عذرا برای تأیید نکاح و مهریهاش، ۱۳۱۴ ش
نامه عذرا، دختر حاج میرزا حسین شریف، به میرزا سید احمد پیشنماز مبنی بر درخواست تأیید نکاح نویسنده با مرحوم میرزا محمد رضا به صداق مبلغ سیصد تومان نقد رایج، ده مثقال طلا، یک جلد قرآن مقوم به مبلغ پنج تومان، و ده مثقال ابریشم؛ چرا که مرحوم میرزا محمد رضا پس از چندی نکاح نامه را از نویسنده گرفته و پس ندادهاست. مخاطب اظهارات نویسنده را تأیید کرده و به مصالحه مبلغ صد و پنجاه تومان از مهریه با مرحوم میرزا محمد رضا اشاره کردهاست.
-
۲تصویر
نامه از سوزان مودی به خانم پلت
نامه سوزان مودی به خانم پلت درمورد مسائل مالی مدرسه و پرداخت قرض مدرسه
-
۱تصویر
درباره رابطه خانم تاج و سید کریم، ۱۳۴۴ ق
نامه درباره سید کریم که بدون مجوز قانونی خانم تاج، دختر رضاخان شجاع لشکر و همسر میرزا حبیب الله منتخب دفتر، را با قرطاس جعلی مطلقه جلوه داده و شبانه از قصبه امیرآباد فراری داده از بیراهه به تبریز میبرد. پس از متظلم شدن میرزا حبیب الله، سید کریم از علاقجات خانم تاج مبلغی به دو نفر ملا نما داده مبلغی به مقامات دیگر میدهد و در مقابل دادن قریه نوده و قریه آلمان دشت، که متعلق به خانم تاج بوده، به شوهرش میرزا حبیب از او به قوه جبریه طلاق میگیرد. بعد معلوم می شود خانم تاج هر دو قریه را قبلاً به شخص دیگری فروخته بوده، همچنین خانم تاج چهار ماه قبل از طلاق غیر شرعی از سید کریم حامله به زنای محصنه...